امام نقی و ابولاشی صدیق با پسرهای لاشی خود در مسیر بلاد کفر جهت اجرای طرح باران رحمت در جهت ارشاد مسلمانان و دعوت غرب و شرق به صلح و دوستی [در چهار چوب اسلام !] وارد بیابان های غرب وحشی شده بودند ولی در بیابان گم شده بودند و
از تشنگی و گرسنگی داشتند هلاک می شدند و دیگر نزدیک بود ریغ رحمت را سر کشند که پیرمردی عشریه صلیبون را به یتیم خانه میبرد، در بیابان آنان را روبه موت و داغون یافت و به آنان ویسکی و ژانبون خوک داد تا اینکه جان گرفتند و چون به پاخاستند ابولاشی گفت بکشید این کافر را با گوشت خوک و ویسکی می خواست ما را به جهنم و بی غیرتی بفرستد و گفتند گرچه کشیش صلیبیون بود و ما را از مرگ نجات داد ولی باران رحمت الهی مسلمانانی هستند که قوانین الهی را اجرا می کنند. (ابولاشی گفت با سکه های طلای آن کشیش قصری در پاتایا راه انداخته و پاپایا کنون ها برگذار کرده بودیم.)
اخضر ناهاری که از دور ماجرا دیده بود ، پیکی خبر کرد و به ازرق ها ارسال کرد.
گویند سالها گذشت و ازرق ها خبردار نشدند ولی بالاخره باخبر شدند. پیری فرزانه گفت خوب شد با خبر شدند ولی روزی رسد که اینترنت و کامپیوتر را به مصلحتی مسلمان کنند آن وقت تا ابد هیج کسی به کسی نمی تواند پیام درست دهد و همه جا جرم و جنایت و خشونت افزایش یابد، چو گویی همه مسلمان شده باشند.
از کتاب
عواقب ظهور امام مهدی با ایمپلنت مسلمانان و اینترنت مسلمانان
اخضر ناهاری و ازرق شامی:
یک مسلمان صلح طلب و مهربان و بی أزار، یک مسلمان مرده است!
اسلام یعنی حاکمیت ظلم و برده داری و زشتکرداری. اسلام اصلاح پذیر نیست.
اسلام باید کنار گذاشته شود و هیومنیسم با اصول آزادی بی انتها + ( علوم تجربی + عقل + احساس + وجدان ) + عدم خشونت + الزام به مبارزه با خشونت + اصل خشونت بر خشونت محور و بر خشونت پیشه رواست. حاکم گردد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر