روزی امام نقی بعد از شام خوردن، مشغول قدم زدن در پارک بود، که دید ابولاشی صدیق می گوید خارجی جماعت به قدری نسبت به مسائل زنان و عفت و طهارت جاهل هستند، که تا حدی که حتی اگر یک مستراح شور بیسواد مسلمان را مربی اخلاق کنیم میتواند به آنان درس اخلاق دهد.
از روز بعد، امام یار صدیق خود، ابولاشی را مسئول منکرات کرد که نه تنها مستراح شور نبود بلکه آیت الله بود و پولدار هم بود. و چهار دهه گذشت و در این چهار دهه مسلمانان چه جنایات و بلاهایی بر سر زنان مسلمان و نامسلمان نیاورده اند و چه قتل ها و شکنجه ها نکرده اند و جان زنان از چادری و تا لخت به لب و آمد و همگی قیام زن زندگی آزادی کردند.
پس امام گفت ای مردم مشکل اسلام نیست، مشکل این است که تا به حال مستراح شور بیسوادی چون ابولاشی و پسرانش منکرات و ارشاد و امر به معروف و نهی از منکر را اداره می کردند و چیزی بارشان نبوده.
ابولاشی از این حرف امام ناراحت شد و در حومه سامرا ستاد خود را تشکیل داد و از عن ها و گوه ها دعوت کرد امر به معروف و نهی از منکر کنند که آنها شروع به قتل عام کردند و دانشجو و کارگر و کارمند و هنرمند را آزار و شکنجه و مقتول کردند.
امام از اخضر ناهاری بپرسید جه را بلاد ما چنین مشکلی دارد.
اخضر گفت: اماما پدر و مادرت به فدایم . مشکل این است که دین اسلام خودش گوه و سنده و عن است و تمام مقدسین و مقدساتش چنین بوده و هستند و مستراح شوران تو باید مقدسات و مقدسین دین اسلام را نابود کنند ولی او مردانی از جنس گوه و سنده و عن را برای امر به معروف و نهی از منکر انتخاب کرد که گرچه مثل اجدادت درنده و وحشی و قاتل جنایتکار هستند ولی چون خوشبختانه گند و گوه اسلام بویش دنیا را برداشته تو نتوانستی حتی با توسل به تخریب ارتباطات و اینترنت ، ثابت کنی این دین و محمد رسول الله ۱۴۰۰ سال قبل و قرآن و تعالیم اسلام گند و گوه نیست بلکه کیک و گل و جواهر است و دیدی این به چه جنایاتی که منتهی نشد که ثابت می کند اسلام گند و گوهتر از آن بود که فکر می کردیم.
مستراح شوران واقعی در زمینه فرهنگی کسانی هستند که با اسلام و ارزشهایش . مقدسین و مقدساتش که عن و گوه هستند مبارزه و در کنارش گل افشانی و گل آرایی می کنند. میکروب ها و ویروس ها عوارض این اسلام هستند. برای مبارزه ما به پاکیزه کردن و میکروب زدایی نیاز داریم، پس قلم و کتب ولتر و مارکس و انگلس و جان استوارت میل و نویسندگان خرد و بزرگ ن ضد تابو و روشنگران و مبارزان نقش الکل و وایتکس و لکه بر ضد میکروب را دارند و زن و دختر و هنر و رقص و أواز و پورنوگرافی که نمایش زیبایی های رابطه جنسی است و لخت نمایی همان گل افشانی و گل آرایی است.
ابولاشی صدیق و پسران لاشی اش که این را شنیدند با عصبانیت از امام خواستند که اخضر را با ذوالنقار خود به دو نیم کند که امام خشمگین شد و با ذوالنقار خود ابولاشی صدیق را به دو نیم کرد.
از کتاب
گوه را عطر شانل هم بزنی گوه است.
تفسیر النقی:
اسلام از اساس دین گند و گوهی است و اصلاح ناپذیر است.
اینکه قرآن انسان را عبد خدا نامیده ] همان اصل برده کردن انسان است و خدایی که رحمت و مهربانی و قوانینش عین ظلم و زور و خشونت و جنایت و حق کشی است، شایستگی قنون گذاری ندارد. آزادی و عدم خشونت حق هر موجود و پدیده است و مثل قوانین ریاضی حتی خدا هم نمی تواند تغییرش دهد و این همان یا حق است یعنی همان اومانیسم و احترام به طبیعت و مبارزه با خشونت و اصل خشونت بر خشونت پیشه رواست.
یا حق
یاحق یعنی حقوق انسان مقدم است.
یا حق =
High Human Rights
یا
خشونت بر خشونت پیشه رواست. (ببینید، حق زن است که اگر اراده کرد آواز بخواند یا برقصد یا لخت شود یا رابطه سکسی و عشقی داشته باشد برایش با امنیت و احترام مهیا باشد و هیچ مردی به اوحاکمیت نداشته باشد و چون ادیان الهی و شیطانی و باستانی با انواع خشونت پنهان و آشکاری که رواج داده اند، سد راه تعالی مادی و معنوی انسان هستند و لات و قلدر و شرخر پرور هستند و قاتل و شکنجه گر مبارزان مدنی هستند پس اتفاقا در چنین مواقعی خشونت بر خشونت پیشه در راه نابودی لاتها و قلدرها و زن آزار ها و شرخر ستیزی ، رواست.)
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر