روزی یکی از جاسوسانی که معتصم بر امام نقی گمارده بود از بابت رندی خود گرین کارت گرفته و به دیار فرنگ مهاجرت کرده بود و آخرین روز آمد و دم خانه امام گوزی قرا درداد و به خارج رفت.
سایر جاسوسان که فقط این را دیده بودند فکر کردند از برای گوزیدن در کنار ملک امام نقی به همکارشان پناهندگی داده اند.
پس آنان که هوای فرنگ رفتن در سر داشتند دسته دسته می آمدند نزد امام می گوزیدند و سپس به فرنگ پناهنده میشدند ولی همگی دیپورت و پس از تحویل داده شدن به معتصم ، زندانی یا اعدام می شدند.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر