روزی امام نقی نزد ابوطبیب رفتند و چون طبیب تشخیص داد امام خیلی چاق شده است گفتداماما همه ملت خصوصا بانوان،به فدایت، باید لاغر شوی.
امام هم پای تلفن اشتباهی جای آشپزخانه، وزارت اطلاعات را گرفت امر کردند (رژیم چنچ) منتها چون آنها متخصثین حفظ رژیم بودند رژیم چنج بلد نبودند پس از مافیا کمک گرفتند مافیا هم چون همه رقم کار می کردند جز کار خوب. تصمیم گرفتند با مواد مخدر جدید رژیم چنج کنند
یک ماه ماده x در آب و غذا ریختند خانمها را مسموم کردند و کشتند.
ماه بعد ماده y در آب و غذای شهر ریختنند مردها را کشتند
ماه بعدش ماده xy ریختن نیرو انتطامی همه زنها را کشت
...
مواد مختلف امتخان شد و مافیا هم خودشان را کشتند و امام ماند و ۳۱۳ تن از یارانش در وزارت اطلاعات.
یک خبرنگار به امام مزاحی در این رابطه کرد.
امام تعجب کرد که خبرنگار از کجا فهمیده رژیم غذایی امام مملکت تغییر کرده؟
پس به ۳۱۳ یار باقی مانده فرمود اون از کجا فهمیده من رژیم چنج کردم؟
مافیا و امنیتی ها هم دیدند که مملکت خر تو خر تر از اون هست که فکر می کردند پس به فکر تک خوری افتادند و صدای تق تق تفنگ به هوا رفت و همه شربت شهادت نوشیدند و امام عصبانی ماند و حوضش.
گویند امام خشتک دران و نعره کشان به بیابان شتافت.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر