روزی ابوبشر نزد امام رفت و گفت: اماما پدر و مادرت به فدایم، از چه روست که مردم گزارش میدهند لاتی الدنگ به ساتوری کردن مردم مشغول است یکسال طول می کشد پلیس اقدام کند ولی وقتی گزارش میشود دو کبوتر عاشق مشغول عشقولانه درکردن هستن پلیس فورا دنیا را برایشان تلخ میکند؟
امام فرمود کار پلیس برای من قابل درک است من نیز وقتی حرف ساتوری کردن میشنوم از خود بی خود شده از زمین کنده شده به آسمان عروج می کنم نمی فهمم چه اتفاقی افتاده پس نمیتوانم جلوی آن را بگیرم.
ولی وقتی میشنوم دو کبوتر عشقولانه در میکنند چنان زشتی و پلیدی این جنایت بزرگ من را عصبانی میکند که بیدرنگ دستور برخورد میدهم چون در کار خیر حاجت هیچ استخاره نیست.
اصحاب حضرت از شنیدن این حکم خشتک دران به بیابان شتافتند
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر